صبر داشته باش

ساخت وبلاگ
امروز همت کردم رفتم کلاس زبان ثبت نام کردم شش ترم دارم تا تموم بشه خدا بخاد ...چن بار تا حالا به خودم قول دادم کلاسایی که میرمو ول نکنم وسطش ...چندان تا الان موفق نبودم ...ولی زبان فرق داره هرجور شده باید یه آیلتس و از این مدرک های تیچری بگیرم و شروع کنم به تدریس و ترجمه ...یه جوری باید خرج خودمو دربیارم بالاخره نمیخام سر بار خانوادم باشم ...   حالم خوب نیست زیاد از دست مامان و بابام خسته شدم همش دعوا ...دلم خیلی برا مامانم میسوزه اصن یه جوری شدم، تا یه خانمی همسن مامانمو تو خیابون میبینم که تیپ زده و داره خودش به راحتی راه میره دلم میخاد بشینم همون تو خیابون واسه مامانم گریه کنم ...کاش خوب میشد ... نمیخام بگم بدبختم ولی اصن حس خوشبختی هم نمیکنم ...از مرگ مامانم میترسم خیلی زیاد ...دلم میخاد قبل از اینکه جدا بشیم خوشحالش کنم ولی هیچی از دستم بر نمیاد نه پول دارم که خاسته هاشو براورده کنم نه چیزی ... کاش یکی بود بغلم میکرد خیلی دوست دارم گریه کنم ... صبر داشته باش ... پ.ن : لطفا کامنتای ضد انقلابی نزارین که بیا بغل من و از این حرفا:-) :-)  من فقط احساسایی که دارمو مینویسم و دنبال هیچکسم صبر داشته باش...ادامه مطلب
ما را در سایت صبر داشته باش دنبال می کنید

برچسب : در جستجوی خوشبختی,در جستجوی خوشبختی ویل اسمیت,در جستجوی خوشبختی دانلود, نویسنده : digottago6 بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت: 23:45

آه خدایا همه ی روز و شبای سخت زندگیم را گذروندم و محکم وایستادم برای اینکه باشم و این روزای برفیتو ببینم ...خدایا ناراحت نشی ولی برفو بیشتر از تو دوست دارم ...و خودمو بیشتر از هرچیزی تو دنیا ...و اون روزای بهتر و بهتر که تو راهن ...

ببار ...همینطور ببار ...قلب من تمام بی رحمی ها رو فراموش میکنه وقتی تو میباری ...قلب من تمام فلسفه های پیچیده و اشتباهش برای عشق را فراموش میکنه ...وقتی میباری...قلب من چقدر ساده میشود ...

صبر داشته باش...
ما را در سایت صبر داشته باش دنبال می کنید

برچسب : اسنوا,اسنوپ داگ,اسنودن, نویسنده : digottago6 بازدید : 47 تاريخ : دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت: 23:45

کلن خانواده ی رو مخی دارم یعنی شایدم من زیادی حساسم نسبت بهشون ...ولی خیلی رو مخن ...ولی امروز رفتیم بیرون برف بازی، آشم خوردیم ،کلی برف تو سر هم کوبیدیم ...ارشیا هم کلی بازی کرد...خوب بود 

الان کنار بخاری لش کردم ...همش زندگیه آیندم رو تصور میکنم ...

آه زندگی ...

دوست دارم ده سال دیگه شرکت معماری داخلی خودمو تاسیس کنم ...

زبان انگلیسی و فرانسه امو فول شده باشم ...

پولدار و مستقل شده باشم ...

یه نویسنده و ترانه سرای خوب شده باشم ...

ورزشم بکنم ...

 

 

صبر داشته باش...
ما را در سایت صبر داشته باش دنبال می کنید

برچسب : برف چت,برف موزیک,برف, نویسنده : digottago6 بازدید : 44 تاريخ : دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت: 23:45

سه چهار سال پیش با این وضع زندگیم میخاستم خودکشی کنم ...نکردم ...ولی همش تو فکرش بودم ...ماه ها ...الانا پوستم کلفت شده ...امروز زدم بیرون از خونه ...خیابون گردی ...داشتم یخ میزدم ...ولی اصن به خودکشی فک نکردم دیگه ...میبینی انگار هرچی به سرم آوردی من سخت تر شدم ...از فردا میافتم دنبال کار ...دیگه لبریز شدم از این کثافاتی که زندگی برام میاره ...انگار هر روز بد تر میشه همه چی ...خدایا سرطانو از کجات در آوردی ...بی پولیم حقه ی خوبی بود ...یه پدر چلمن که اصن شاهکار بود ...یه دیوونه ی روانی دوقطبی هم چپوندی ور دلم اینم که اصن از معجزه هات بود ...تنهامم که کردی...دیگه چی بگم بهت ...چیزی ندارم ...دهنمو میبندم تو اینجوری دلت خوشه راحت باش ...بازم معجزه هاتو رو کن ...میبینی من همین جا وایستادم ...یه کلمه اضافه ترم نمیگم ...سکوت مطلق ...ببینم دیگه چی بلدی ...چقد خلاقی واسه بی دفاع ها ...من دیوونه رو بگو ...تو اصن وجود نداری فقط تو ذهن آدمایی...   ته خط من این نیست میرم سر کار ...تا دوسال دیگه باید جل و پلاسمو جمع کنم برم پانسیون ...جام نیست اینجا ...دنیا بفهم من اشتباهی اینجا افتادم ...هر چند د صبر داشته باش...ادامه مطلب
ما را در سایت صبر داشته باش دنبال می کنید

برچسب : j iglesias,j iginla,jigsaw, نویسنده : digottago6 بازدید : 53 تاريخ : دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت: 23:44

نمیدونم چه جوری با همه ی بدیایی که بهم کرد و خوبیایی که کردم بهش بی حساب میشیم...مهمم نیست شاید...با شناختی که ازش دارم میدونم اینقدر پست و بی ارزشه که یه هفته دیگه میاد صاف تو چشام نگاه میکنه ...کاش میتونستم آدم بکشم ...کاش میتونستم یه جوری دل و روده اشو بریزم بیرون ...یا نه حداقل یه جوری بهش بفهمونم که چقد عذابم داده تا الان ...چقد شکنجه ام کرده ...بی عدالتیه دیگه ...من دیگه عادت کردم ...کاش میتونستم یه جوری انتقام بگیرم ...ولی نمیتونم ....ولی حتما یه روزی فرصت اش پیش میاد ...گذر پوست به دباغ خونه میافته ...صبر داشته باش...یه روزی بهت میفهمونم که چقد تحقیرم کردی...چقد عقده هاتو سرم خالی کردی ...ولی اصن فهموندن اینکه یه آدم روانی داره عذابت میده بهش چه فایده ای داره ...هیچی ...مثه زندگیمون ...هیچی ....شاید ...نمیدونم ...من خیلی بد شانسم شاید ....تقدیره سرنوشته...خداس ...کائناته...شیطانه ...نمیدونم ...گناهی کردم ...نمیدونم جواب این علامت سوال بزرگ چیه ....چرا من ....آخر عاقبتم چی میشه نمیدونم...ولی یادت باشه تو بدترین لحظه های زندگیم تو خنجر زدی بهم تو یه لگدم زدی بهم که دیگه بلند نشم صبر داشته باش...ادامه مطلب
ما را در سایت صبر داشته باش دنبال می کنید

برچسب : بی بی سی,بیتالک,بیمه تامین اجتماعی, نویسنده : digottago6 بازدید : 62 تاريخ : دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت: 23:44

هشت صبح شروع میکنم حاضر شدن که برم کلاس یا بیرون ...دوازده ظهر هنوز خونه ام بعد حاضر شده با لباس چسبیده ام به بخاری ...به آدمی مثه من چی میگن ...نه جدی... ای خدا حس زندگیم نمیاد ...میخام بزنم رو ترمز یه چن وخ از این دنیای چرتت مرخصی بگیرم ...اصن تو کی هستی که واسه خودم تو ذهنم ساخته ام چقد چرتی مثه زندگیه من ...مادر گرام میخاستم خوب باشم باهات قبل اینکه بمیری ولی نمیشه انگار کاش من بمیرم کاش نیست شم ...امروز الکی اینقد خندیدم دلم درد گرفت ...از اشتهاهم افتادم دلم میخاد دل و روده و معده و مثانه و کلیه و همه رو یه بالا بیارم دیگه سبک تر از این آخه ... دیوونه نشم خوبه ...آدم یه موقع به ظاهر زنده بیرون میاد از مهلکه ولی دیوونس ...زده به سرش حالا هر چقدم بگن تموم شد داستان انگار تا ابد تو ذهنت در حال پخشه فیلم لعنتیه زندگیت...اصن برا چی اومدم به این دنیا مسخرس یه جورایی ...فک میکردم در آینده زندگی بهتر میشه ...نه جانم سخت تر میشه ...کیر تو این زندگی بابا صبر داشته باش...ادامه مطلب
ما را در سایت صبر داشته باش دنبال می کنید

برچسب : ک یری, نویسنده : digottago6 بازدید : 94 تاريخ : دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت: 23:44

دیشب سرم داشت میترکید از سردرد فقط دلم میخاس خوابم ببره بعد که بلند شدم اثری از سر درد و چشم درد نباشه ...ساعت دو نیم شب بلند شدم یه فیلم دانلود کرده بودم اونو دیدم ...سوییت نوومبر ...کیانو ریوز و شارلیز ترون بازی کرده بودن ... چه ترکیب فوق العاده ای...مثه یه تابلوی نقاشی ...کیانو عالیه برا فیلمای رمانتیک ...توی لیک هاوس هم بازی کرده بود یعنی عاشق فیلمه بودم ...و البته کیانو رو هم دوست داشتم ...هیز ا وری گود کیسر ... ...توی این فیلمه که دیشب دیدم شارلیز آخرش سرطان میگرفت... آدم تو فیلما که میبینه میگه اینا چقد گنده اش میکنن...ولی فقط کسی که سرطان داره یا عزیزاش دارن میفهمه سرطان چی به سر آدم میاره ...بدترین مریضیه ...   ولی دلم هنوز پیش کیانو مونده ...خیلئ خوب بود ... اصن فیلمشم خوب بود ... اوندفعه داشتم زندگینامه ی کیانو رو میخوندم یعنی واقعا تو زندگیش به معنای واقعی سختی کشیده ...یه جمله داره که میگه شما برای زندگی کردن به شادی احتیاج دارید ولی من نه ... جمله هاش سخت ترم میکنه ...این مرد منه ...     صبر داشته باش...ادامه مطلب
ما را در سایت صبر داشته باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : digottago6 بازدید : 126 تاريخ : دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت: 23:44

امروز کلی پست گذاشتم همش دلم میخاد حرف بزنم نه یعنی بنویسم حالم بهتر میشه ... امروز رفتم کلاس زبان خیلی خوب بود من و حنیفا مسن ترینای کلاسیم;-) ;-)  بقیه همه بچه دبیرستانین ...پر از شور زندگین ...همش میخندن ...منم خندیدم البته ... یه مریضی سرم مونده از دوران دبیرستان به نام ضایع کردن معلم :-) :-) باید ترکش کنم دیگه به پرستیژ یه دانشجو نمیخوره کسی را مسخره کنه ...منم که با پرستیژژژژ;-) ;-) ;-) ;-) ;-) ... حنیفا هی گفت من تو رو یه جایی دیدم که آخر فهمیدم تو یه مدرسه بودیم ولی اون یه سال بزرگتره ... دلم شیطونی میخاد ...چقد مدرسه که بودیم کرم میریختیم به همه عالم و آدم ...چقد سرزنده بودیم ...البته من پنجاه درصد موارد سرزنده بودم بقیش تو خودم بودم ...مشکلات بهم فشار میاورد یه وقتا ...اونوقت دیگه با کسی حرف نمیزدم ...ولی با دوستام که میافتادم آتیش میسوزوندیم ...:-) :-) :-)   یادش بخیر ...یاد خنده هامون که میافتم خنده ام میگیره ...داغون بودی ولی میخندیدی ...خوش میگذشت یه جورایی... شاید یه روزی اومد که منم همه ی روزای بدمو فراموش کردم ...شاید منم دوباره سرزنده شدم ...شادی نعمت بزرگیه ...   صبر داشته باش...ادامه مطلب
ما را در سایت صبر داشته باش دنبال می کنید

برچسب : بخند,بخند مصنوعی,بخندید و برقصید, نویسنده : digottago6 بازدید : 54 تاريخ : دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت: 23:44

به مامانم گفتم متاسفم که تو مادرمی ... خیلی هم متاسفم که بین کسایی هستم که یک درصدم به دنیایی که الان توش داریم زندگی میکنیم نزدیک نیستند ...عکس دوستمو تو اینستا نشونش دادم که رفته بود دربند ...میگم ای خدا حوصله ام پوکید تو خونه اونوخ اینا فرت و فرت عکس دانشگاه و بیرون رفتناشونو میزارن ...میگه جوونا الان همشون عقده این ...میگم چرا میگه عقده این خاک بر سر جوونای امروزی برن این ور اون ور بلا سرشون بیارن ...   یعنی واقعا تو دلم حسرت خوردم که کاش یکم درک میکرد که اینکه دختر بره بیرون با دوستاش ول گردی و خراب بازی نیست ...کاش میفهمید دخترم حق زندگی داره ..کاش میفهمید خودشم حق زندگی داشته ... هرروزم شده آرزوی رفتن از این جنهم دره ...به خدا یه جوری برم برگشت نداشته باشه ...یه جوری برم که واسه ختمشون برگردم ... صبر داشته باش... صبر داشته باش...ادامه مطلب
ما را در سایت صبر داشته باش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : digottago6 بازدید : 62 تاريخ : دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت: 23:44

یه روز بالاخره یه پست میزارم که :بای بای بستاردز من رفتم ...البته منظورم به شما نیست به کشور گوه کهنه ... اصطلاح وزین کشور گوه کهنو از یه وبلاگ دیگه ای برداشتم من خیلی هم دوست ندارم به کشورم بگم گه ولی خب شایسته ی  مردم و مسلک و کاراشونه ...این یه واقعیته ... از دیروز کتاب کمدی الهی را شروع کردم خوندن ...بد نبود ولی به نظرم نویسنده اش یه احمق کامل بوده تو یه جاییش گفته کسایی که مسیحی نبودن همه توی دوزخ هستن بنابراین با توجه به تخیلات تخمی اش ارسطو و ابن سینا و بقراط بقیه  حتی ویرژیل هم باید تو دوزخ قرار داده  البته یه دوزخ یواش ...برام جالبه که احمقای مسیحی هم دق صبر داشته باش...ادامه مطلب
ما را در سایت صبر داشته باش دنبال می کنید

برچسب : بی پولی,بی پولی فیلم کامل,بی پولی دانلود,بی پولی iranproud,بی پولی و ازدواج,بی پولی بد دردیه,بی پولی و بدبختی,بی پولی و عشق,بی پولی درد,بی پولی شعر, نویسنده : digottago6 بازدید : 43 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 17:33